Still working to recover. Please don't edit quite yet.
legend
legend به معنای افسانه یا داستانی است که کسی حقیقی یا غیر حقیقی بودن آن را نمیداند و عموما سینه به سینه از گذشتههای دور منتقل شده است.
در زندگی انسانها
در هر فرهنگ افسانههایی هستند که انسانها بر اساس آنها زندگی میکنند. یعنی اگر افسانه را یک نمایشنامه در نظر بگیریم، مردم آن فرهنگ خود را بازیگران آن نمایشنامه میپندارند و تلاش میکنند منطبق بر آن افسانه عمل کنند.
داستان خلقت
یک مثال جالب از آن افسانهی حضور انسان است که دانیل کوئین در کتاب اسماعیل به آن اشاره کرده است. افسانههای خلقت انسان چه دینی و برداشتهای ساده پندارانه از فرگشت (اینکه انسان آخرین مرحلهی تکامل حیات است) بر این پارادایم استوارند که انسان اشرف مخلوقات است و تمام دنیا برای استفادهی اوست. پس نقش انسانهایی که این افسانه را میگویند این است که دنیا را مصرف کنند و بر آن حکم برانند. او در این کتاب یک پارادایم جایگزین ارائه میدهد که انسان جزوی از این دنیاست و با بقیهی اجزا در تعامل است و بدون آن نمیتواند وجود داشته باشد.
داستان عشق
شکل روابط عاشقانه در فرهنگهای مختلف هم از افسانههای عاشقانهی یک فرهنگ شکل میگیرد. برای مثال داستان لیلی و مجنون یا شیرین و فرهاد شکلی از عشق را نشان میدهند که در تمام فرهنگی که این داستان را ترویج میکند، انسانها در روابط عاشقانهی خود سعی میکنند آن را پیاده کنند.
یا روابط عاشقانهی دو نفره که در خیلی از جاها نُرم است. پسزمینهی ذهن اکثر انسانها این است که شکل درست رابطه دو نفری است و این به دلیل افسانهی یک فرهنگ است که روابط را اینگونه بیان میکند. در حالیکه در جاهایی از دنیا، روابط چند نفره(پلی اموری) هم وجود دارد.