Talk:فمینیسم مارکسیستی

این نوع فمنیسم بر این عقیده بودند که اگر زنان دچار تبعیضات اقتصادی،اجتماعی یا سیاسی وفرهنگی هستند،بهتر است که به جنبش عمومی مارکسیسم بپیوندند تا مشکلات آنان دراین مقوله ها به طور ریشه ای حل گردد . از نظر مارکسیسم مفهوم طبقه کلید درک تمام پدیده های اجتماعی از جمله ستم بر زنان است . جامعه مطلوب مارکسیسم جامعه بدون طبقه است وبر خورد مارکسیم با مقوله ومسئله زن طبعتا در پیوند با روش ماتریالیسم تاریخی است از این رو رابطه متقابل دیا لکتیک بین عمل(Praxis) وساختمان زیستی وشرایط اجتماعی سرشت زن را تشکیل می دهد. فمنیست مارکسیستی با تاثیر پذیری از کتاب منشاءخانوداه،مالکیت خصوصی ودولت فریدریش انگلس ،دیدگاه خود را به مباحثی نظیر کاپیتالیسم ، مالکیت خصوصی واستثمار زن پیوند زدند . ظهور سرمایه داری به زعم این نوع از فمنیست ها موقعیت زنان را در جامعه به طور کلی دگر گون کرد به گونه ای که سرمایه داری حق مادر بودن را برانداخت و چیزی را به وجود آورد که انگلس از آن به شکست تاریخی جهان از جنبش مرد تعبیر کرده بود. انگلس در این کتاب بر این عقیده بود که تابعیت زن شکلی از ستم است که زن ها در جامعه طبقاتی سرچشمه گرفته و چون در خدمت منافع سرمایه داری قرار دارد ، تا به امروز دوام آورده است، لیکن از آنجائیکه مارکسیسم پایه مادی ستم زنان را در تقسیم جنسیتی(کار) می جوید ، اولین شرط رهایی زن خانه دار را در آن می بیند که بخواهند محیط خانه را برای انجام کار زنانه ترک کنند .